رمضان، دار ضيافت الله و ميزبان كريم
رمضان، دار ضيافت الله و ميزبان كريم
رمضان، دار ضيافت الله و ميزبان كريم
اللّهم صَلِّ عَلَي محَمّدٍ وَ آلِ محمَّدٍ و اسمَع نِدائي إذا نادَيتُك و اسمَع دُعائي إذا دَعَوتُك و أقبِل عَلَي إذا ناجَيتُك فَقَد هَرَبتُ إليكَ وَ وَقَفتُ بَينَ يدَيك.
مناسبترين بحث در ايام ماه مبارك رمضان، بحث دعا است؛ چون اهل معرفت ميگويند ماه رمضان، ماه سلوك اِليالله و دار ضيافتالله و ماه نزول و فرود كلام الهي از مصدر وحي و ماه صعود كلام عبد و تقاضاي او از ربّ است. لذا در باب ماه مبارك رمضان، بهترين اعمال بازگو كردن كلام ربّ است، يعني تلاوت قرآن كه پاداشش نسبت به زمانهاي ديگر اصلاً قابل قياس نيست.
علي(عليهالسلام) در روايتي فرمود: "أَلَا وَ أَبْوَابُ السَّمَاءِ مُفَتَّحَةٌ مِنْ أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْهُ "؛ آگاه باشيد! تمام درهاي آسمان از اوّلين شب ماه مبارك رمضان باز است. "أَلَا وَ الدُّعَاءُ فِيهِ مَقْبُول ".[2] آگاه باشيد! دعا در اين ماه مبارك پذيرفته شده است.
چه بسا آن روايت پيغمبر اكرم كه فرمودند ماه رجب ماه خداوند است، ماه شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امّت من است، اشارهاي به اين باشد كه امّت من كه ربوبيت حق را پذيرفتهاند در اين ماه ميتوانند از ربوبيت حق كمال استفاده را كنند. لذا ميفرمايد ماه رمضان، ماه امّت من است؛ نميفرمايد ماه خدا يا ماه من است. امّت پيغمبر چه كساني هستند؟ آنهايي هستند كه ربوبيت خدا را پذيرفتهاند. آنها ميتوانند در اين ماه از ربوبيت حق كمال استفاده را ببرند. ربّ "پرورشدهنده " است؛ هرچه ميخواهي در اين ماه بخواه، هيچ حجابي در كار نيست. لذا خواستم به دوستان عرض كنم كه بايد هر لحظه از لحظات اين ماه را قدر بدانيم و از آن بهترين بهره را نسبت به درخواستهاي مادّي و معنوي بگيريم.
در سال گذشته بحث به اينجا رسيد كه ما دعاي مأثور هم داريم. يعني دعايي كه قالبريزياش در دست من و تو نيست؛ يعني از معصومين(صلواتاللهعليهماجمعين) براي ما نقل شده است و نبايد در آن تصرّف كنيم.[3] اين را دعاي مأثور ميگوييم؛ يعني دعايي كه از معصومين رسيده است و در يك قالب خاصّي است و ما هم بايد همان عبارات را رعايت كنيم.
حالا اينها "روز " بود، نسبت به "شب " هم داريم، نسبت به "ماه " هم داريم. فرض كنيد دعاهايي كه مربوط به ماههاي خاصّي از سال است، كه ميگوييم اينها دعاهايي هستند كه وقت خاصّي برايشان در نظر گرفته شده است و در آن وقت بايد خوانده شوند. ما در شبانه روز دعا زياد داريم، من نميخواهم وارد آن ادعيه شوم، چرا كه بحث من كلّي است و اتفاقاً به همين مناسبت بود كه ميخواستم دعاي چهل و چهارم صحيفه سجاديه از زينالعابدين(صلواتاللهعليه) را كه هنگام دخول در ماه مبارك رمضان بود بخوانم، امّا نرسيدم و سراغ دعاي وداع براي شب آخر رفتم و بحث را رها كردم.
اينها حساب شده است. حالا اِنشاءالله اگر خدا توفيق دهد، مفصّل وارد اين بحث ميشوم. معلوم ميشود اين مكان يك خصوصيتي در ارتباط با درهاي بينهايت رحمت الهيه دارد. اوّل رحمت را ميفرمايد؛ "وَ افْتَحْ لِي أَبْوَابَ رَحْمَتِكَ "؛ بعد كه ميخواهي بيايي بيرون بگو: "وَ افْتَحْ لِي أَبْوَابَ فَضْلِكَ ". يعني يك مرتبه بالاتر ميرود. چون فضل، زيادتي است. خدا فضل دارد، كه آن هم داراي مراتب است. لذا آن هم ابواب دارد، باب يك، دو، سه، چهار، پنج، نميتوانم براي شما تعبير كنم. ميگويد خدايا تمام درهاي فضل خود را بر من بگشا! چه تعبيرات زيبايي است!
ما هم در ارتباط با زمان و هم در ارتباط با مكان دعاهاي مأثور داريم. البته سال گذشته بحثي راجع به اثرگذاري زمان و مكان بر روي اجابت دعا كردم. آن غير از اين بحث است. اِنشاءالله جلسه بعد تفاوتشان را ميگويم. اين دعايي است كه بايد در زمان خاص خوانده شود، دعايي است كه بايد در مكان خاص خوانده شود و اين بيحساب نيست. در آينده وارد ميشوم و فرق بين اين دو تا را ميگويم و ميروم سراغ دعاهاي غير موقّته كه آن هم بحث مفصّلي دارد.
حالا يك سؤال ميخواهم بكنم؛ به حسب ظاهر، ما مؤمن هستيم، ما مهمان خدا هستيم. امشب شب اوّل اين مهماني است؛ تازه وارد اين خانه شدهايم، تازه داخل خانه مهماني خدا پا گذاشتهايم. سؤال من اين است: اگر يك مهمان تقاضايي از ميزبانش داشت، وقتي همان ابتدا كه به خانه ميزبان رسيد به صاحبخانه گفت من چنين گرفتارياي دارم، كرامت او چه اقتضا ميكند؟ آيا اينطور اقتضا ميكند كه بگذارد وقتي مهمان ميخواست از اين خانه برود، حاجتش را به او بدهد، يا همينكه وارد خانه شد، همانجا بدهد؟!
خدايا امشب، شب اوّل است و ما پايمان را داخل خانهات گذاشتهايم؛ مهمانت هم هستيم؛ همين دَمِ در بيا دستمان را بگير و كار را تمام كن! نگذار تا آخر ماه طول بكشد! بگذار امشب كه ما از اينجا ميرويم، همه حاجتهايمان را بگيريم و برويم! كرامتت همين را اقتضا ميكند! آقاييات اين است! ربوبيتت اين است! حاجات ما را همين الآن به ما بده!
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
مناسبترين بحث در ايام ماه مبارك رمضان، بحث دعا است؛ چون اهل معرفت ميگويند ماه رمضان، ماه سلوك اِليالله و دار ضيافتالله و ماه نزول و فرود كلام الهي از مصدر وحي و ماه صعود كلام عبد و تقاضاي او از ربّ است. لذا در باب ماه مبارك رمضان، بهترين اعمال بازگو كردن كلام ربّ است، يعني تلاوت قرآن كه پاداشش نسبت به زمانهاي ديگر اصلاً قابل قياس نيست.
رمضان، ماه گسستن و پيوستن
درهاي آسمان گشوده شده است
علي(عليهالسلام) در روايتي فرمود: "أَلَا وَ أَبْوَابُ السَّمَاءِ مُفَتَّحَةٌ مِنْ أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْهُ "؛ آگاه باشيد! تمام درهاي آسمان از اوّلين شب ماه مبارك رمضان باز است. "أَلَا وَ الدُّعَاءُ فِيهِ مَقْبُول ".[2] آگاه باشيد! دعا در اين ماه مبارك پذيرفته شده است.
چه بسا آن روايت پيغمبر اكرم كه فرمودند ماه رجب ماه خداوند است، ماه شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امّت من است، اشارهاي به اين باشد كه امّت من كه ربوبيت حق را پذيرفتهاند در اين ماه ميتوانند از ربوبيت حق كمال استفاده را كنند. لذا ميفرمايد ماه رمضان، ماه امّت من است؛ نميفرمايد ماه خدا يا ماه من است. امّت پيغمبر چه كساني هستند؟ آنهايي هستند كه ربوبيت خدا را پذيرفتهاند. آنها ميتوانند در اين ماه از ربوبيت حق كمال استفاده را ببرند. ربّ "پرورشدهنده " است؛ هرچه ميخواهي در اين ماه بخواه، هيچ حجابي در كار نيست. لذا خواستم به دوستان عرض كنم كه بايد هر لحظه از لحظات اين ماه را قدر بدانيم و از آن بهترين بهره را نسبت به درخواستهاي مادّي و معنوي بگيريم.
دعاي مأثور و غيرمأثور
در سال گذشته بحث به اينجا رسيد كه ما دعاي مأثور هم داريم. يعني دعايي كه قالبريزياش در دست من و تو نيست؛ يعني از معصومين(صلواتاللهعليهماجمعين) براي ما نقل شده است و نبايد در آن تصرّف كنيم.[3] اين را دعاي مأثور ميگوييم؛ يعني دعايي كه از معصومين رسيده است و در يك قالب خاصّي است و ما هم بايد همان عبارات را رعايت كنيم.
دعاي مأثور موقّت و غير موقّت
حالا اينها "روز " بود، نسبت به "شب " هم داريم، نسبت به "ماه " هم داريم. فرض كنيد دعاهايي كه مربوط به ماههاي خاصّي از سال است، كه ميگوييم اينها دعاهايي هستند كه وقت خاصّي برايشان در نظر گرفته شده است و در آن وقت بايد خوانده شوند. ما در شبانه روز دعا زياد داريم، من نميخواهم وارد آن ادعيه شوم، چرا كه بحث من كلّي است و اتفاقاً به همين مناسبت بود كه ميخواستم دعاي چهل و چهارم صحيفه سجاديه از زينالعابدين(صلواتاللهعليه) را كه هنگام دخول در ماه مبارك رمضان بود بخوانم، امّا نرسيدم و سراغ دعاي وداع براي شب آخر رفتم و بحث را رها كردم.
دعاي مأثور مختصّ مكانهاي خاص
اينها حساب شده است. حالا اِنشاءالله اگر خدا توفيق دهد، مفصّل وارد اين بحث ميشوم. معلوم ميشود اين مكان يك خصوصيتي در ارتباط با درهاي بينهايت رحمت الهيه دارد. اوّل رحمت را ميفرمايد؛ "وَ افْتَحْ لِي أَبْوَابَ رَحْمَتِكَ "؛ بعد كه ميخواهي بيايي بيرون بگو: "وَ افْتَحْ لِي أَبْوَابَ فَضْلِكَ ". يعني يك مرتبه بالاتر ميرود. چون فضل، زيادتي است. خدا فضل دارد، كه آن هم داراي مراتب است. لذا آن هم ابواب دارد، باب يك، دو، سه، چهار، پنج، نميتوانم براي شما تعبير كنم. ميگويد خدايا تمام درهاي فضل خود را بر من بگشا! چه تعبيرات زيبايي است!
ما هم در ارتباط با زمان و هم در ارتباط با مكان دعاهاي مأثور داريم. البته سال گذشته بحثي راجع به اثرگذاري زمان و مكان بر روي اجابت دعا كردم. آن غير از اين بحث است. اِنشاءالله جلسه بعد تفاوتشان را ميگويم. اين دعايي است كه بايد در زمان خاص خوانده شود، دعايي است كه بايد در مكان خاص خوانده شود و اين بيحساب نيست. در آينده وارد ميشوم و فرق بين اين دو تا را ميگويم و ميروم سراغ دعاهاي غير موقّته كه آن هم بحث مفصّلي دارد.
رمضان، دار ضيافت الله و ميزبان كريم
حالا يك سؤال ميخواهم بكنم؛ به حسب ظاهر، ما مؤمن هستيم، ما مهمان خدا هستيم. امشب شب اوّل اين مهماني است؛ تازه وارد اين خانه شدهايم، تازه داخل خانه مهماني خدا پا گذاشتهايم. سؤال من اين است: اگر يك مهمان تقاضايي از ميزبانش داشت، وقتي همان ابتدا كه به خانه ميزبان رسيد به صاحبخانه گفت من چنين گرفتارياي دارم، كرامت او چه اقتضا ميكند؟ آيا اينطور اقتضا ميكند كه بگذارد وقتي مهمان ميخواست از اين خانه برود، حاجتش را به او بدهد، يا همينكه وارد خانه شد، همانجا بدهد؟!
خدايا امشب، شب اوّل است و ما پايمان را داخل خانهات گذاشتهايم؛ مهمانت هم هستيم؛ همين دَمِ در بيا دستمان را بگير و كار را تمام كن! نگذار تا آخر ماه طول بكشد! بگذار امشب كه ما از اينجا ميرويم، همه حاجتهايمان را بگيريم و برويم! كرامتت همين را اقتضا ميكند! آقاييات اين است! ربوبيتت اين است! حاجات ما را همين الآن به ما بده!
پينوشتها:
...................................................................
[1]. بحارالأنوار، ج93، ص344
2. بحارالأنوار، ج93، ص371
[3]. من اينها را سال گذشته بحث كردم و رواياتش را هم خواندم و ديگر تكرار نميكنم.
[4]. بحارالأنوار، ج81، ص21
[5]. بحارالأنوار، ج 93، ص 356
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}